- زندگی من یکنواخت است.من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا شکار می کنند. همه ی مرغ ها شبیه هم اند و همه ی آدم ها شبیه هم اند. این زندگی کسلم می کند. ولی اگر تو مرا اهلی کنی، زندگی ام چنان روشن خواهد شد که انگار نور خورشید بر آن تابیده است. آن وقت من صدای پایی را که با صدای همه ی پاهای دیگر فرق دارد خواهم شناخت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخم در زیر زمین می راند. ولی صدای پای تو مثل نغمه ی موسیقی از لانه بیرونم می آورد..
{شازده کوچولو - آنتوان دوسنت اگزوپری}
برای دوست همیشگی ام..
که نگذاشت آدم ها شکارم کنند!..
برای
سارا..
پ.ن: سراپاگوشم برای شنیدن صدای پایت.. متفاوت با صدای همه ی پاهای دیگر.. :)